الف) گوته (شاعر و متفکر آلمانی)
محمد(ص) به عنوان انسانی خارقالعاده، در کتابش قرآن، میراثی جاودانه از خود به جای گذاشته است. ارزشمندترین گوشه قلبم، مسخر تصویری است از بهشتی که محمد(ص) در کتابش قرآن، نوید برخورداری از آن را داده است.[1]
ب ) توماس کارلایل (فیلسوف معروف انگلیسی)
محمد(ص) در عربستان از همان کودکی به عنوان شخصیتی امین و صادق، مهربان و خوشرو ، خوش صبحت، سخی و بلند نظر، با ملاحظه و فروتن شناخته میشد. وی میافزاید: محمد(ص) انسانی بود حقیقتجو و وفادار. کسی که در رفتار و گفتار و اندیشههایش جانب صداقت را رعایت میکرد. این فرزند رئوف و دریا دل کویر نسبتا کم حرف بود. هنگامی که چیزی برای گفتن نبود خاموش میماند، لیکن به هنگام سخن گفتن، سخنانش بجا عاقلانه و سرشار از صمیمیت بود.[2]
او میگوید: اینها تنها مشتی هتاکی و ناسزاگویی از سوی غرب است که چنین نابهنجاریهای رفتاری را به محمد(ص) نسبت میدهند.[3]
کارلایل به مخاطبان خود این نکته را خاطر نشان میکند که از آغاز تا پایان حیات هیچگونه تناقضی در رفتار محمد(ص) مشاهده نمیشود. محمد(ص) در سراسر عمر خود علیه خشونت، بی بند و باری، خود کامگی، جاه طلبی و بی عدالتی جنگیده بود. محمد(ص) قوانین مدنی و اخلاقی را عرضه کرد تا وحشیگری و ددمنشی را بر اندازد و بی قانونی و هرج و مرج را با نظم و تمدن جایگزین سازد. کتابش قرآن بر خلاف اعتقادات رایج در اروپا، اصول ضد اخلاقی و بی بند و باری را آموزش نمیداد بلکه در حقیقت یک زندگی فوقالعاده کنترل شده، منظم و اخلاقی را که مطابق با خواست خدا بود، جزء وظایف و تکالیف دینی و انسانی مسلمانان میدانست.[4]
ج ) کنت دوبولنویلیه
وی در اثر خود تحت عنوان «زندگی محمد(ص)» که در سال 1782 منتشر شد میگوید:
اسلام دینی فطری، اصیل، ساده و منطقی است. همچنین ایشان به تمجید پیامبر پرداخته و محمد(ص) را به عنوان قانونگذاری روشنفکر و خردمند معرفی میکند که صداقت و خلوص نیت وی در سادگی و صراحت دینش متجلی بود. او معتقد است که دو دیدگاه مسیحی نادرست وجود دارد: اول اینکه دین محمد(ص) بر اساس رجوع به عقل سلیم اروپایی مردود شناخته شده است در حالی که نظامی منطقیتر و عقلانیتر و قابل قبولتر از دین او از لحاظ عقل و خرد وجود ندارد. دوم اینکه محمد(ص) فردی غیر عادی و بدون تمدن بوده است. کنت بر این نکته اصرار دارد که محمد(ص) مردی بود نکته سنج و مردمدار که محسنات، ثبات قدم، شجاعت و بصیرت را دارا بود. کنت از قوانین و آداب و رسوم و سنن مسلمانان دفاع میکند و آنها را به عنوان آداب و رسومی خردمندانه و روشن و قابل فهم معرفی میکند.[5]
د) آر وی سی بادل
او از جمله محققانی است که سالها در بیابان در میان اعراب زیست تا بتواند احساسات و افکاری را که میتوانست شخصیت محمد(ص) را تحت تاثیر قرار دهد، در خاطر متصور و مجسم نماید. میگوید: آیا تمسخرهای ضد مسلمانان اروپایی بر عکس به خودشان بر نمیگردد؟ باید از خود پرسید چطور یک فرد ناسالم میتواند آیینی از خود به جای بگذارد که پس از مرگ وی اینچنین بالندگی و بسط و توسعه یابد؟ امروز شمار هواداران دین اسلام هر ساله ربع میلیون افزایش مییابد.[6]
ه) امیل درمینگهام، تاریخ نویس و خاورشناس فرانسوی
امروز کسی قدرت آن را ندارد که در اخلاص محمد(ص) شک و تردید کند؛ زیرا زندگی او بزرگترین دلیل بر اعتقاد او به پیامبریاش بود. رسالتی که در راه آن تمام زحمات را شجاعانه تحمل کرد و با آن همه عظمت و استعداد سرشار و بصیرت و تسلط بر نفس و اراده قوی و حسن تدبیر که داشت هرگز کسی به خود اجازه نمیداد چنین انسانی که به او وحی میشود و از مواهب خاصی برخوردار بود را جزء جنزدگان بداند. آنان که این مرض را به او نسبت میدهند بسیار در غفلت و خیالند. زیرا زندگی محمد(ص) قبل از بعثت زندگی موزون و منظمی بود همانگونه که بعد از آن چنین بود.[7]
و) جان دیون پورت دانشمند انگلیسی
بارها گفتهاند محمد (ص) غش کرده است! این از گفتههای بیاساس و نابهنجار یونانی است که خواستهاند به وسیله تهمت تاثیر عوارض این بیماری، پیام آور عقاید نوین را لکهدار ساخته و خصوصیات اخلاقی او را مورد نفرت و انزجار جهان مسیحیت قرار دهند.[8] ما میپرسیم: آیا ممکن است باور کنیم مردی که چنان اصلاحات بزرگ و پایداری را پدید آورد و مردمی را که قرنها در منجلاب بتپرستی غوطهور شده بودند و کودکان خود را میکشتند نجات داد، فریب کار بود یا تمام دوران زندگی او مقرون به نفاق بود؟هرگز.